عکس 14+ و دیده نشده از اعدام بیجه + فیلم ناگفته های قاضی سراج از پرونده
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۳۲۱۲۵
بیجه یک قاتل بود. بیجه سال ۸۳ به دلیل قتل و تجاوز به ۲۷ کودک و ۳ بزرگسال دستگیر شد. نام کامل این جنایت کار محمد بسیجه و ملقب به بیجه بود. اولین قربانی بیجه کودک ۱۰ سالهای بود که در عاشورای سال ۸۱ به قتل رسید. و در آخر بیجه قصاص شد پرونده تجاوز سریالی به کودکان پاکدشتی که منتج به قتل آنها میشد بسته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش رکنا، تقریبا ۱۷ سال قبل درست در روز اول مهر ماه سال ۸۳، جوان ۲۲ ساله ای به نام محمد بسیجه ملقب به «بیجه» به جرم قتل ۲۷ کودک و ۳ بزرگسال و تجاوز جنسی به آنها دستگیر شد. او کارگر کوره پزخانهای در شهرستان پاکدشت بود که در روز عاشورای سال ۸۱ اولین قربانیاش را که پسری ۹ ساله بود، پس از تجاوز به قتل رساند.
محمد کودکی را با شکنجههای پدر و نامادریش به نوجوانی رساند، در ۱۱ سالگی توسط یکی از آشنایان چندین بار مورد تجاوز قرار گرفت؛ کینه از پدر و نامادریاش از یک طرف و تجاوز از سوی دیگر بذر حسرت، نفرت و انتقام را در وجودش کاشت.
او با آزار، اذیت و کشتن حیوانات خود را به آرامش میرساند، اما چندی بعد آزار، اذیت و کشتن حیوانات برای تسکین روحش اثربخش نبود تا جایی که وارد فاز جدید از کارهایش یعنی قتل و تجاوز به کودکان شد.
علی دلداری قاضی دادگاه کیفری یک تهران و نماینده وقت دادستان در دادگاه کیفری استان، پرونده محمد بسیجه را در دست داشت. قاضی دلداری درباره سرگذشت پرونده بیجه گفت: پروندهای منزجر کننده که به جرات میتوان گفت بزرگترین پرونده جنایی ایران در چند دهه اخیر است.
دلداری ادامه داد: تجاوز و قتل بیش از ۲۰ کودک و ۳ بزرگسال، بیجه حاصل فقر بود و تمام قربانیان او نیز کودکانی از خانوادههای فقیر بودند؛ او در یک خانواده پرجمعیت در قوچان خراسان رضوی متولد شد و با ۶ خواهر و ۶ برادر ناتنی زندگی میکرد.
وی افزود: وقتی چهار سالش بود، مادرش به علت سرطان فوت کرد، پدرش کارگر کوره پزخانهها بود و او به کرات در اعترافاتش از پدری بداخلاق و مستبد صحبت میکرد که او را از همان دوران کودکی به شدت کتک میزد.
محمد در اعترافاتش میگفت: «یکبار پدرم پاهایم را با زنجیر بست و با چوب آنقدر کتکم زد تا از هوش رفتم و یکبار دیگر هم کم مانده بود با میلهای که در دست داشت مرا به قتل برساند، از همان کودکی دلم میخواست بمیرم تا حدی که بعد از یکی از دعواهای سخت با پدرم، با آجر محکم به سرم کوبیدم تا بمیرم، اما موفق نشدم.»
قاضی وقت دادگاه کیفری یک تهران ادامه داد: بیجه از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردار بود، اما در ۱۱ سالگی به ناچار و تحت فشارهای پدرش درس و مدرسه را رها کرد، او تعریف میکرد به دلیل نداشتن پول، تکههای روزنامه باطله را از زبالهها جمع میکرد و در فرصت مناسب میخواند و از همین طریق با دنیای خارج از دنیایی که در آن زندگی میکرد، آشنا شد.
وی افزود: وقتی به منطقه خاتونآباد در تهران آمدند، از سوی یکی از آشنایان، چندین بار مورد تجاوز قرار گرفت؛ او در این باره میگفت: «وقتی آن شخص در کودکی به من تجاوز کرد، کتک سختی هم به من زد. همان موقع آنقدر از خودم بدم آمد که آرزو میکردمای کاش مرا میکشت. یکبار هم در آن سالها به فکر خودکشی افتادم. این خاطره تاثیر خیلی بدی در روحیهام گذاشت.»
قاضی دلداری بیان کرد: محمد بیجه دوبار در ۱۸ سالگی عاشق شد، یکبار عاشق دختر افغانستانی شد و با او فرار کرد که در حال فرار پدر دختر آنها را گرفت و بیجه را به قصد کشت زد؛ مدتی بعد از این ماجرا هم او عاشق دخترعمهاش که پزشک بود، میشود. اما به دلیل مخالفت پدر دختر اینبار هم شکست میخورد.
وی افزود: محمد در ابتدا برای انتقام از زندگی، دست به کشتن حیواناتی مثل سگ و گربه زد و ادعا میکرد حیوانات مریض را میکشت و آتش میزد، چون دلش برای آنها میسوخت و نمیخواست آنها زجر بکشند.
قاضی وقت دادگاه کیفری یک تهران ادامه داد: بیجه در تمام جلسات دادگاه این جملات را تکرار میکرد و حرف دیگری نداشت: «کودکانی را میکشتم که سرنوشتشان شبیه کودکی خودم بود. آنها را میکشتم تا عذاب نکشند.». در یکی از جلسات دادگاه نیز علت اصلی ارتکاب قتلهایش را شباهت زندگی قربانیان با کودکی خودش اعلام کرد. میگفت: «چون من در بچگی حسرت کشیدم وقتی بچههای بدبخت پاکدشت را میدیدم آنها را میکشتم تا از زندگی آینده و سختیها نجاتشان دهم.» هرچند که این ادعا فقط حالات روحی و روانی او را در بر میگرفت».
او گفت: «قاتلی ۲۲ ساله با ذهنی شکل گرفته از انتقام. در آن زمان پرونده شخصیت شناسی برای متهمان تشکیل نمیشد. به همین علت درباره شخصیت محمد بسیجه نمیتوان با قطعیت نظر داد، ولی خشونتهای پدر و فردی که او را در کودکی مورد تجاوز قرار داد از او شخصیتی با اختلالات شدید روانی ساخت.
قاضی دلداری اظهار کرد: ترکیب فقر و ضریب هوشی بالای او، دلیل دیگر ارتکاب جنایتهایش بود. او قربانیهایش را به شیوههای گوناگون از بین میبرد، بیجه غیر از سه مورد آدم ربایی، تمام قتلها را به تنهایی انجام داد.
او گفت: علی غلام پور به اتهام همدستی در سه مورد آدم ربایی، متهم ردیف دوم این پرونده جنایی بود که به ۱۵ سال حبس محکوم شد. تمامی تعرضها و قتلها توسط بیجه انجام میشد.
سال ۸۱ اولین تجاوز و اولین قتلاولین قربانی بیجه کودک ۱۰ سالهای بود که در سال ۸۱ به قتل رسید، محمد پس از تجاوز با ضربات سنگ آن کودک را به قتل رساند و چند روز بعد زمانی که ماموران جسد کودک را پیدا کردند، با بیتفاوتی در صحنه حاضر شد و در مجلس ختم او نیز شرکت کرد.
پس از کشتن چهارمین قربانی و انداختن جسد او در کوره آجرپزی آرامش بیشتری بر اثر پیدا نشدن جسد در بیجه پیدا شد، قربانیان را با تزریق سیانور، خفهکردن، ضرب و جرح با چاقو و سوزاندن اجساد، به قتل میرساند.
با هر آدم کشی و تجاوز، اسامی و مشخصات قربانیان را در دفترش یادداشت میکرد که به گفته خودش وقتی فاصله میان قتلها زیاد میشد آرامشش را از دست میداد و به همین دلیل با کشتن اشخاص دیگر آرامش را به زندگی برمیگرداند.
طی جلسات دادگاه، ابراز پشیمانی در چهرهاش دیده نمیشد و حتی حس شرمساری نمیکرد. «اگر دستگیر نمیشدم باز هم ادامه میدادم» جملهای که به کرات در هر جلسه از دادگاهش آن را بر سر زبان میآورد.
بیجه، یک بار توسط ماموران پلیس در سال ۸۲ دستگیر شد، اما با زیرکی از زیر ذره بین پلیس عبور کرد، اواخر سال ۸۳، با اطلاعات پسربچهای از نحوه گم شدن دوستانش و سه کودک دیگر که از دست قاتل فرار کرده بودند، زمینه شناسایی قاتل و علی غلام پور متهم ردیف دوم پرونده، فراهم شد.
ماموران با پیگیری و تحقیقات به غلام پور رسیدند، او به همراه دو تبعه افغانستانی دستگیر شد؛ غلام پور پس از بازجویی پلیس، مشخصات محمد بیجه را داد.
محمد زمانی که با دوربین شکاری اش مشغول زیرنظر گرفتن کودکان بود، حوالی کانال آب دستگیر شد که در آن زمان هیچ کدام از قتلها را گردن نگرفت و تا اینکه پس از ۲۰۰ ساعت بازجویی کارآگاهان پلیس آگاهی، به تعرضات و قتلها اعتراف کرد.
بعد از اعترافات بیجه نوبت به برگزاری جلسات دادگاه رسید که اکثرا به صورت غیرعلنی برگزار شدند؛ خانوادههای قربانیان داغی سنگین بر دل داشتند و شنیدن اعترافات قاتل، داغ آنان را سنگینتر میکرد. وکیل تسخیری او دبیر دریابیگی بود.
آخرین دفاعیات محمد بیجه در دادگاه چه بود؟محمد بیجه روز دادگاه به عنوان آخرین دفاع خود گفت: «من از بچگی تحت ظلم بودم. وقتی زندگیام را با دیگران مقایسه میکردم، ناچار دست به چنین اعمالی میزدم».
سرانجام بیجه پس از محاکمه غیرعلنی در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست مرحوم قاضی منصور یاورزاده یگانه و چهار مستشارش در تاریخ ۲۷ آبان سال ۱۳۸۳ با رای اکثریت قضات آن شعبه، از اتهام سرقت تبرئه و در قتل عمدی ۲۰ کودک، زن و مرد مجرم شناخته شد و به خاطر ۲۰ قتل طبق ماده ۲۰۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ به ۱۶ بار قصاص و پرداخت ۴ دیه، به خاطر ۲ بار ارتکاب فعل حرام لواط طبق ماده ۱۱۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ به یک بار اعدام در ملأ عام، از جهت ۱۴ بار تفخیذ طبق ماده ۱۲۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ به تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق، به اتهام آدم ربایی طبق ماده ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ بخش تعزیرات به تحمل ۱۵ سال حبس، از جهت ۷ فقره شروع به قتل عمد طبق ماده ۶۱۳ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ بخش تعزیرات به تحمل سه سال حبس، به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی به پرداخت دیه و به خاطر جنایت بر میت طبق ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ به ۵ فقره ارش محکوم شد.
مرحوم قاضی یاورزاده
همچنین ضمن این دادنامه به دولت پیشنهاد و توصیه شد که دیه را در حق اولیای دم پرداخت کند. در روز ۲۶ اسفندماه ۱۳۸۳ حکمی که به گفته خودش بهترین خبر زندگیاش بود، اجرا شد. ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه بود، همه آمده بودند، از خانوادههای کودکان کشته شده تا ماموران پلیس و قضات پرونده، متهم اصلی پرونده هم بود تا حکم اعدام را بر علیهش اجرا کنند.
۱۰۰ ضربه شلاق، بخشی از حکمی بود که قبل از اعدام محمد باید به او زده میشد، ضربات شلاق توسط مامور مجری اعدام به بدن بیجه زده شدند، عقربههای ساعت به ۱۰ رسید و در کسری از ثانیه حکم اجرا شد و محمد بسیجه به جرم تجاوز و قتل ۲۷ کودک و ربایش ۳ فرد بزرگسال به دار آویخته شد.
قبل از آنکه جرثقیل طناب دار را بالا بکشد، برادر ۱۶ ساله یکی از مقتولان موفق شد با گذشتن از حلقه ماموران چاقویی را در پشت بدن محمد بیجه فرو کند این مهاجم برای انتقام گیری از قاتل زنجیرهای کودکان پاکدشت تنها نبود و دیگر بستگان مقتولان هم میخواستند خود بخشی از ضربات شلاق را بر پشت بیجه وارد کنند.
ماموران برای حفظ نظمی که میخواستند مراسم داشته باشد، از این کار جلوگیری کردند، هر چند مادر یکی از مقتولان اجازه یافت طناب پلاستیکی دار را بر گردن محمد بیجه بیاویزد.
آیا خانواده بیجه در دادگاه حضور داشتند؟در طول جلسات دادگاه هیچ یک از اعضای خانواده قاتل حضور نداشتند و حتی برای تحویل جنازه او هم نیامدند.
اظهارات قاضی سراج درباره پرونده بیجهقاضی ناصر سراج که در زمان تشکیل پرونده محمد بسیجه رئیس دادگاه کیفری استان تهران بود، در این باره اظهار کرد: این پرونده پیچیده بود و افکار عمومی به شدت پیگیر موضوع بود و هر روز بازخواست میکردند. ما پیگیری کردیم، تا یک سرنخی پیدا شد که این بیجه رفتار مشکوکی دارد.
وی افزود: دو بار دستگیر کردیم، ولی هیچ سرنخی نتوانسته بودند به دست بیاورند، تا یک زمانی ایشان در شهر ری میرود و پدرش بنا بود و پدر مقتول هم بنا بود. آنجا برای بنایی میروند و یکی از طعمهها را میخواستند بکشند، یک آجری در سر او میزند و تصور این آقا این بود که کشته شده است. اتفاقا آن بچه میخواست پدر خود را ببیند، یا غذا میآورد یا ببیند، این بیجه را آنجا میبیند و میگوید این فردی که به من تجاوز کرد و خواست من را بکشد، این آقا بود.
قاضی سراج بیان کرد: خوشبختانه آن جوان زرنگی میکند و تعقیب میکند و سوال میکند چه کاره است و میگویند در کوره آجرپزی است و مرغ و کبوتر هم میفروشد. تحت عنوان خرید مرغ وارد این موضوع میشود و وقتی مطمئن میشود به نیروی انتظامی اعلام کرد و این فرد دستگیر شد.
وی افزود: بعد از دستگیری هر روز میخواستند که موضوع چطور بوده؟ شورای عالی امنیت ملی وقتی روسای قوا حضور داشتند و مسئولینی که در شورای عالی امنیت ملی بودند، آقای فیروزآبادی و دیگران حضور داشتند. من گزارشی داشتم و فرمانده ناجا آمد، خواست از موضوع فرار کند و گفت اینها پرونده تشکیلاتی نبود و سرنخی نبوده است که ما نتوانستیم کشف کنیم.
رئیس وقت دادگاه کیفری استان تهران تصریح کرد: بعد من وقت گرفتم و خواستم صحبت کنم و گفتم سرنخ نبود، ولی سر طناب بوده است. کسی نبوده است بردارد و دنبال گرفتن امکانات بودند. توضیح برای روسای قوا دادم که وضعیت اینچنین بود، اگر کار اساسی میشد زودتر میتوانستیم اقدام کنیم و ایشان چندین بار قصاص شد و نفر دوم هم ۱۵ سال محکوم شد.
پرونده تجاوز سریالی به کودکان پاکدشتی که منتج به قتل آنها میشد، از جناییترین پروندههایی بود که در آن سالها مختومه اعلام شد، پروندهای که یک طرفش کودکان بی گناه بودند و آن سویش کورههای داغ آجر پزی.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا بیجه اخبار حوادث بیجه بیجه پاکدشت بیجه قاتل کودکان بیجه قاتل سهام عدالت قیمت خودرو کرونا ریحانه پارسا اینستاگرام ریحانه پارسا برهنه ریحانه پارسا پژمان جمشیدی بازیگر پژمان جمشیدی اینستاگرام پژمان جمشیدی و سام درخشانی لیلا اوتادی دنیا جهانبخت دادگاه کیفری استان جلسات دادگاه محمد بیجه دستگیر شد غلام پور طبق ماده قتل ها سال ۸۱
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۳۲۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستورات محسنیاژهای برای صدور رأی در پروندههای خاص
رئیس قوه قضاییه گفت: خطاب به کلیه مراجع قضایی تأکید میکنم که نسبت به آن دسته از آرا که جنبههایی غیر از ابعاد حقوقی و قضایی پیدا میکنند، نهایت دقت و توجه را داشته باشند. - اخبار اجتماعی -
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه، حجتالاسلام محسنیاژهای؛ رئیس قوه قضاییه امروز (دوشنبه 10 اردیبهشت) طی سخنانی در نشست شورایعالی قضایی با اشاره به ایام سالگرد شهادت حضرت امام جعفربن محمد الصادق(ع) اظهار کرد: در زمان امام صادق(ع) فرصتی برای نشر، ترویج و گسترش معارف بلند اسلامی فراهم آمد و شاگردان مبرزی از مکتب ایشان آموختند و به تبلیغ اسلام واقعی پرداختند، همچنین روز معلم و شهادت استاد شهید مرتضی مطهری را گرامی میداریم؛ استاد مطهری از شاگردان مکتب امام صادق(ع) و متخلق به اخلاق اسلامی بودند.
اژهای در ادامه نشست امروز با برشمردن خصایص یک قاضی ابراز کرد: امر قضا، امر خطیری است؛ یک قاضی برای آنکه به حق و عدالت قضاوت کند باید دقتنظرِ بالایی داشته باشد و از حِلم و بردباری زیادی برای بررسی تمام ابعاد و جوانب پرونده برخوردار باشد؛ همچنین یک قاضی باید بهصورت مرتب دانش و اطلاعات خود را بهروز کند تا در قبال پروندههایی که دربرگیرنده امور مستحدثه و جدید هستند، به قوه علم و تشخیص نائل شود؛ تاکنون تاحدودی شعب و مجتمعهای قضایی ما، تخصصی شدهاند و این مهم، هرچه بیشتر نیز محقق میشود؛ علیایحال، قاضی ما باید پیوسته در باب موضوعات و مقولات کیفری و حقوقی در اموری که پروندهها به او ارجاع میشوند، اعم از بانکی، بورسی، دریایی، محیط زیست، بینالملل و غیره مطالعه داشته باشد و دانش خود را بهروز کند؛ در این زمینه بخش آموزشی قوه قضاییه نیز باید مستمراً آموزشهای روزآمد را به قضات ما ارائه دهد.
راهکار سند تحول قوه قضاییه برای ارزیابی ادله در محاکمرئیس قوه قضاییه تصریح کرد: یک قاضی علاوه بر اینکه مستمراً دانش خود را ارتقاء میدهد، باید اهل مشورت نیز باشد و در فهم مسئله، تشخیص مصداق و تطبیق موضوع، با صاحبنظران مشورت کند، همچنین قاضی ما باید به ملاحظات ناظر بر تناسب جرم و مجازات نیز اهتمام داشته باشد و مجازاتِ بازدارنده و متناسب اِعمال کند و توجه داشته باشد که این مجازات تجویزشده، موجب وهن نیز نشود.
رئیس دستگاه قضا بیان کرد: بعضاً اقدامات و آرای قضات علاوه بر جنبههای حقوقی و قضایی، جنبههای اجتماعی نیز پیدا میکنند؛ ولو آنکه ما نخواهیم و جزو اراده ما نیست، اما جریانات مختلف سیاسی و اجتماعی از این اقدامات و آرای ما، هرکدام بهرهبرداریهای خود را میکنند؛ لذا خطاب به کلیه مراجع قضایی بهویژه دیوانعالی، دیوان عدالت اداری، رؤسای دادگستریها و دادستانها در سراسر کشور تأکید میکنم که نسبت به آن دسته از آراء و تصمیماتی که جنبههایی غیر از ابعاد حقوقی و قضایی پیدا میکنند (و حتی در ابعاد حقوقی و قضایی، آثار بیرونی و بینالمللی بر آنها مترتب میشود) نهایت دقت و توجه را داشته باشند و تصمیمات و آرای خود را مُنضَم به پیوست رسانهای کنند و پیش از صدور آنها، هماهنگیهای لازم را با مرکز رسانه قوه قضاییه بهعمل آورند. باید توجه کنید که ممکن است پس از صدور یک قرار یا حکم یا ابلاغ، نتوان پیوست رسانهای مناسبی در قبال آنها تدوین کرد؛ لذا در قبال مسائل و موضوعات قابل پیشبینی، قبل از اقدام، با هماهنگی مرکز رسانه، برای جلوگیری از وقوع آسیب و تبعات، پیوست رسانهای مناسب را تدوین کنید.
رئیس عدلیه اظهار کرد: تأکید ما بر تدوین پیوست رسانهای در قبال آراء و تصمیمات قضایی که ذوابعاد هستند بیانگر اهتمام ما به مقوله افکار عمومی است؛ بنابراین ما به مقوله افکار عمومی توجه ویژه داریم و از آن غافل نمیشویم؛ در عین حال، تأکید داریم که قضات ما نباید قضاوت خود را بر اساس فضاسازیها و جوسازیهایی که در فضای مجازی و غیرمجازی شکل میگیرد، به پیش ببرند. این فضاسازیها ممکن است همیشه وجود داشته باشند و حتی تشدید نیز شوند؛ مهم آن است که معیار ما (پس از توجه به رضایت خداوند و سوگندی که یاد کردهایم) قانون است. کار ما باید قانونمند و مُتقن باشد، حالا ممکن است فضاسازی هم در قبال آن صورت گیرد. بنابراین ما در قوه قضاییه نسبت به افکار عمومی به هیچوجه بیتوجه نیستیم، اما تابع فضاسازیها، تصمیم قضایی نمیگیریم.
رئیس عدلیه در ادامه نشست امروز، با اشاره به استمرار جنایات سبعانه رژیم غاصب صهیونیستی در غزه، بیان کرد: صهیونیستها طی هفت ماه اخیر علیرغم ارتکاب انواع و اقسام جنایات و نسلکشی در غزه و به شهادت رساندن بیش از 34 هزار انسان بیگناه که اکثر آنان زنان و کودکان هستند، به هیچیک از اهداف نامشروع خود دست نیافتهاند و امروز به برکت خونهای ریخته شده در غزه، علاوه بر ایجاد و گسترش نفرت جهانی از رژیم صهیونیستی، یک بیداری انسانی نیز در سراسر دنیا و یک خیزش دانشجویی در کشورهای مختلف بویژه آمریکا و اروپا شکل گرفته است. نکته قابل تأمل آنکه خیزش دانشجویی شکلگرفته در آمریکا با خشونتی تمامعیار از ناحیه پلیس و دولت آمریکا مواجه شده است؛ به گونهای که اگر تنها یک مورد از اقدامات خشونتآمیزی که نیروهای آمریکایی در قبال دانشجویان ضدصهیونیستی به کار گرفتند در ایران و یا کشورهای مشابه صورت میگرفت، آمریکاییها معرکه به پا میکردند و فریاد نقض حقوق بشر سر میدادند.
رئیس دستگاه قضا افزود: البته به موازات گسترش نفرت جهانی از رژیم صهیونیستی، در داخل این رژیم نیز شکافها و گسستها بیشتر شده است و استعفاهای سلسلهوار سران نظامی این رژیم غاصب، بیانگر همین امر است.
رئیس قوه قضاییه در بخش دیگری از سخنانش در نشست امروز، مجدداً روز معلم را گرامیداشت و با تشریح اهمیت مقام معلم، گفت: در همه زمانها، مسأله تعلیم و تربیت و نقش معلم، مقولهای حائز اهمیت است؛ لکن در عصر حاضر به سبب اشتغالات بیشتری که والدین دارند، اهمیت نقش معلم و تأثیری که او میتواند بر دانشآموزان داشته باشد، مضاعف است.
رئیس دستگاه قضا همچنین با گرامیداشت روز کارگر، گفت: کارگران از ستونهای تولید و ارائه خدمات در جامعه هستند و اگر آنها نباشند، زندگی فلج میشود. دو قشر مؤثر و زحمتکش کارگران و معلمان، با مشکلاتی مواجه هستند لذا ضرورت دارد نسبت به رفع مشکلات این دو قشر بهویژه مشکل مسکن آنها اهتمام ویژه شود.
انتهای پیام/