Web Analytics Made Easy - Statcounter

این گروه تبهکار به سرکردگی فردی با نام مستعار "الکس"، به مدت ٣ سال و با توجه به ارتباطات گسترده خود در کشورهای مختلف، دختران ایرانی را به منظور بهره‌کشی جنسی از آنان به خارج از کشور قاچاق می‌کرد.

به گزارش مشرق، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری و در رابطه با بازداشت یکی از سر شبکه‌های فساد به نام الکس که دو سال پیش به همراه مادر و فردی که رابط وی بود، دستگیر شد، گفت: راه اندازی شبکه سازمان یافته فساد از اتهامات این فرد است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این فرد به اعدام محکوم شده است. متهمین دیگر به موجبات فراهم کردن فساد به ۸ سال حبس محکوم شدند و حکم در حال اجرا است. متهم دیگری هم در پرونده است که حکم وی هنوز اجرا نشده است.

این گروه تبهکار به سرکردگی فردی با نام مستعار "الکس"، به مدت ٣ سال و با توجه به ارتباطات گسترده خود در کشورهای مختلف، دختران ایرانی را به منظور بهره‌کشی جنسی از آنان به خارج از کشور قاچاق می‌کرد و به فروش می‌رساند.

بیشتر بخوانید: ماجرای دستبرد تبهکاران مخوف به محموله طلا +عکس مرد ۵۲ ساله "همسر، مادرزن و ۲ دخترش" را تیرباران کرد

فعالیت‌های مجرمانه و ضد ملی این گروه تبهکار در تمام مدت ٣ سال تحت رصد اطلاعاتی نیروی انتظامی قرار داشت و این نهاد پس از انجام اقدامات پیچیده اطلاعاتی و هماهنگی‌های لازم با پلیس اینترپل، الکس، سرکرده این باند جنایتکار را در مالزی دستگیر و به کشور منتقل کرد.

گفتنی است علاوه بر دستگیری نفر اول باند قاچاق دختران ایرانی، تمام افراد این باند در داخل و خارج کشور نیز طی یک عملیات اطلاعاتی توسط پلیس امنیت عمومی ناجا دستگیر و تحویل مراجع قضائی شده‌اند.

الکس کیست؟

شهروز سخنوری، ملقب به الکس سال ۹۰ و بعد از دیپورت شدن از دوبی، به همراه مادر و یک دختر دیگر معروف به «مانلی» اقدام به تأسیس باند اسکورت دختران ایرانی کرد.

شهروز سخنوری پیش از سال ۹۰ مقیم آمریکا بود که به علت فعالیت‌های غیرقانونی از این کشور دیپورت و مدتی در دوبی ساکن شد.

او از دوبی نیز به علت ارتکاب جرایمی مانند تجاوز به زنان و دختران دیپورت شد تا به ایران بازگردد.

مانلی دست راست الکس، در مورد علت دیپورت شهروز سخنوری از دوبی می‌گوید: «الکس به همراه چند تن دیگر در دوبی اقدام به گروگانگیری اعضای یک خانواده کردند. آن‌ها جلوی چشم پدر خانواده به مادر خانواده و دختر آن‌ها تجاوز و سپس پدر را اتو کردند. الکس به خاطر این کار ۶ ماه زندانی و بعد هم دیپورت شد.»

الکس بعد از بازگشت به ایران با مانلی دوست شد تا به همراه مادرش و مانلی شبکه مخوف خود را پایه گذاری کند.

تأسیس اسکورت ایرانی

الکس با تهیه چند عکس برهنه از مانلی و ارسال آن برای دوستان خود در خارج از کشور مقدمات سفر مانلی و مادرش به دوبی را فراهم کرد.

سرانجام در سال ۹۱ مانلی و مادر شهروز به نام شاینا برقی که تابعیت آمریکا را نیز دارد، وارد دوبی شدند تا به اولین مشتری خود خدمت ارائه کنند.

بعد از بازگشت مانلی به ایران، الکس که در این مدت ۲ دختر دیگر را نیز به دام انداخته بود، آن‌ها را این بار با مدیریت مانلی به دوبی فرستاد.

الکس در این مدت با به کارگیری یک مهندس هندی اقدام به طراحی وب سایت اسکورت دختران ایرانی کرد و تصاویر برهنه مانلی و ۲ دختر دیگر را روی سایت بارگذاری کرد.

صنعت اسکورت دومین صنعت غیرقانونی در دنیا محسوب می‌شود که الکس نمونه ایرانی آن را به همراه مادرش و مانلی راه اندازی کرد. در این صنعت که در حقیقت روسپی گری سازمان یافته است، حدود ۴۰ میلیون نفر در دنیا فعالیت می‌کنند.

الکس بعد از راه انداختن سرویس اسکورت ایرانی، ایران را به مقصد مالزی ترک کرد تا از این کشور به مدیریت باند خود بپردازد.

اولین تصاویر منتشر شده از الکس

الکس در تمام این مدت طعمه‌های خود را از میان دخترانی انتخاب می‌کرد که تصاویر برهنه خود را در اینستاگرام به اشتراک گذاشته بودند.

به گفته همدستان الکس، درآمد وی از فروش دختران ایرانی ماهانه ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان بوده است.

حامیان با نفوذ داخلی

اما الکس برای آن که بتواند در ایران امنیت نیروهای خود را تأمین کند، چند حامی با نفوذ در میان مسئولان برای خود پیدا کرد.

یکی از این حامیان با نام مستعار «دُکی» از مسئولان با نفوذ دولتی بود که در چند مورد دختران باند الکس را از بازداشت نیروی انتظامی آزاد کرده بود.

با دستگیری همدستان الکس در ایران، وی نیز در مالزی بازداشت و به ایران مسترد شد.

لحظه دستگیری همدستان الکس

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین جنگ غزه قیمت شهروز سخنوری پلیس اینترپل قوه قضاییه اخبار داغ خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت دختران ایرانی همراه مادر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۶۹۸۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند.

به گزارش ایسنا، نام صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.  

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:‌ «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».» 

این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.» 

عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است: «وقتی‌ در سال‌ ۱۳۱۲ فیلمِ‌ «دختر لر» ساخته مشترک‌ خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ و عبدالحسین ‌سپنتا، که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد در آن‌ نقش‌ «گلنار» را بازی‌ می‌کرد، در تهران‌ نمایش‌ داده‌ شد، در میان‌ مردمی‌ که‌ برای‌ بار نخست‌ سیمای‌ یک‌ زن‌ ایرانی‌ را بر پرده سینما دیده‌ بودند واکنش‌های‌ ناگواری برانگیخت، که‌ به‌درستی‌ روشن‌ نیست‌ ــ و احتمالاً هیچ‌گاه‌ نیز معلوم‌ نخواهد شد ــ که‌ آیا خانم‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد تصوری‌ از آن‌ واکنش‌ها در ذهن‌ داشته‌ است‌ یا خیر، و آیا اگر می‌داشت‌ حاضر به‌ ایفای نقش در آن‌ فیلم‌ می‌شد؟»

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس‌ اوگانیانس‌ نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است: «به‌موازات‌ فعالیت‌های‌ سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین‌ سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ نیز برای‌ ساختن‌ نخستین‌ فیلم‌ مشترک‌ در هندوستان‌ در جست‌وجوی‌ بازیگر زنی‌ بودند که زبان‌ فارسی‌ بداند و نقش‌ «گلنار» را در فیلم‌ «دختر لر» بازی‌ کند. تا قبل‌ از دوره پهلوی‌ِ اول‌ بازی‌ زنانِ ‌مسلمان‌ در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع‌ بود و بازیگران‌ زنی‌ که‌ در این‌ سال‌ها در فیلم‌های‌ اوگانیانس‌ و مرادی‌ ایفای‌ نقش‌ می‌کردند مانند مادام‌ سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین‌ ژوزف، زما اوگانیانس‌ و آسیا قسطانیان‌ (کوستانیان) از بانوان‌ ارمنی‌ بودند که‌ اکثر آن‌ها از صحنه تئاتر به ‌سینما آمده‌ بودند، به‌همین‌ دلیل‌ موانع‌ کم‌تری‌ بر سرِ راه‌ خود داشتند.

سپنتا موفق‌ شد صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی‌ از کارکنان‌ کمپانی‌ امپریال فیلم‌ بمبئی، را که‌ از سیزده‌ سالگی‌ از کرمان‌ به هندوستان‌ رفته‌ بود مجاب‌ کند و با این‌ توضیح‌ که نام‌ او به‌عنوان‌ نخستین‌ بازیگر زن‌ در تاریخ ‌سینمای‌ ایران‌ ثبت‌ خواهد شد ــ که‌ شد ــ موافقت‌ او و شوهرش، دماوندی، را برای‌ بازی‌ در فیلمش‌ جلب‌ کند. بدین‌ ترتیب‌ گروه‌ هندی‌ ـ ایرانی‌ عبدالحسین‌ سپنتا و اردشیر ایرانی‌ کار خود را در هندوستان‌ آغاز کرد.

«دختر لر» نخستین‌ بار در سی‌ام‌ آبان‌ ۱۳۱۲ در دو سینمای‌ مایاک‌ (دیده‌بان) و سپه‌ بر پرده‌ آمد، و نمایش‌ آن، سال‌ بعد از دوم‌ مردادماه‌ ۱۳۱۳ در سینما مایاک‌ تکرار شد، و پس‌ از یک‌ ماه‌ از چهارم ‌آذر نمایش‌ آن‌ در سینما سپه‌ به‌ مدت‌ پنجاه‌ روز ادامه‌ یافت. سپس‌ با یک‌ دو هفته‌ وقفه‌ در همین‌سینما از نو بر پرده‌ رفت. استقبال‌ از فیلم‌ بسیار پُرشور بود و حتی‌ «مادر بزرگ‌های‌ خیلی‌ پیر» هم‌ رفتند تا سرگذشت‌ «دختر لر» را به‌چشم‌ ببینند.»

 ایفای‌ نقش‌ گلنار در «دختر لر» موجب‌ شد که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص‌ و عام‌ شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»

سامی‌نژاد در سال‌ ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال‌ پس‌ از نمایش‌ «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام‌ «سینمای‌ ایران‌ از مشروطیت‌ تا سپنتا» حضور یافت‌ و به‌ روایت‌ زندگی‌ دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل‌ شده است‌: «اغلب‌ به‌طور کنترل‌نشده‌ای‌ می‌خندید و در حالی‌که‌ اشک‌ در چشمانش‌ حلقه‌ زده‌ بود به‌ من‌ گفت‌ که‌ هنگام‌ اقامت‌ در هند ایرانی‌های‌ متعصب‌ او را مورد ضرب‌وشتم‌ قرارمی‌دادند و حتی‌ بطری‌ به‌طرفش‌ پرتاب ‌می‌کردند. به‌طوری‌که‌ همواره‌ مجبور بود همراه ‌با محافظ‌ از استودیو امپریال‌ فیلم‌ خارج‌ شود.»

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،

سامی‌نژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود:‌ «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آن‌ها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آن‌ها به این موضوع توجه نکردند.» 

او گفته است: «قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آن‌ها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد.  فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • انهدام ۸ باند قاچاق مواد مخدر در کردستان
  • پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • پادشاهی که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
  • همه دعوتند؛ مراسم «ستاره‌های دختران کُرد زمین» در سنندج
  • سبک زندگی ایرانی اسلامی باید ترویج شود/لزوم معرفی دختران موفق کرد
  • ۲۴ اردیبهشت سنندج میزبان جشن بزرگ «روز دختر» است
  • سریال «ماه شرف خانم» در سیمای مرکز کردستان تولید می‌شود
  • 900 برنامه ویژه برای بزرگداشت دهه کرامت/ جشن روز دختر در هزار شهر کشور
  • اجرای صدها برنامه طی دهه کرامت در استان تهران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار